کد مطلب:25486
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:21
اطلاعات كامل و جامعي در مورد وهابيّت ارائه دهيد. رابطة اين فرقه با شاخة ظاهريان چگونه بوده و مباني فكري و عقيدتي اين فرقه در اصول و فروع دين چگونه است؟ فرق اين فرقه با سني هاي ناصبي چيست؟ پيدايش آن در ايران چگونه بوده است؟ رابطة اينان با ميرزا حسين علي نوري و فرقة شيخيه چيست؟
نخستين كسي كه مذهب وهابي را پديد آورد و در راه ترويج آن به شدّت كوشش كرد، محمد بن عبدالوهاب از علماي نجد در قرن دوازدهم هجري بود. اما بايد دانست كه وي مبتكر و به وجود آورندة عقايد وهابيان نيست، بلكه قرن ها قبل ازاو ، اين عقايد يا قسمتي از آن ها به صورت هاي گوناگون اظهار شده و برخي از آن ها منشأ روايي دارد. مدت ها قبل از ايشان ابو محمد بربهاري، عالم معروف حنبلي در قرن چهارم، زيارت قبور را منع كرد. يكي ديگر از علماي حنبلي، معرف به ابن بطّه در قرن چهارم زيارت و شفاعت پيامبر (ص) را انكار كرد. وي معتقد بود سفر كردن براي زيارت قبر پيامبر ، سفر معصيت است.
عالم ديگري به نام ابن تيميه از علماي حنبلي در قرن هفتم و هشتم اين گونه عقايد را ترويج كرد و شاگردان او از جمله ابن قيّم جوزيه عقايد استادش را گسترش داد.
محمد بن عبدالوهاب اهم عقايد خود را از ابن تيميه و ابن قيم گرفته است. كار عمدة شيخ محمد بن عبدالوهاب اين بود كه پس از اظهار معتقدات خود ، در راه اجراي آن ها قيام نمود و پاره اي از امراي نجد را با خود همراه كرد و از اين رهگذر ، فرقة تازه اي به وجود آمد كه به آنان وهابيون گفتند.
ـ عقايد وهابيان:
اينان در مورد توحيد و شرك بيش از اندازه حساس اند و شرك را به بسياري از مواردگسترش مي دهند، مثلاً مي گويند: اگر كسي حاجت خويش راازغير خدا بخواهد، شرك است و اگر كسي بگويد: (يامحمد ) و غير خدا را وسيلهو شفيع قرار دهد يا نزد قبري نماز بخواند يا متوسل به قبر شود ، همه را شرك مي دانند. آنان زيارت قبور شهداي كربلا و نجف و كاظمين و زيارت قبور عالمان اهل سنت از قبيل شيخ عبدالقادر و حسن بصري و زبير و امثال آنان را كه توسط اهل سنّت انجام مي گيرد، شرك مي دانند.
حافظ وهبه در اين خصوص گفته است: معني لا اله الاّ الله ترك هر معبودي جز خدا است. وي مي گويد: وهابيان شك ندارند در اين كه اگر كسي بگويد: يا رسول الله ، يا ابن عباس و يا عبدالقادر و مقصودش از اين خطاب ها ، رفع شر يا جلب خير باشد، چنين كسي مشرك و مهدور الدم است و تصرّف در اموال او مباح مي باشد.
آنان مي گويند: به قصد زيارت پيامبر سفر نكنيد و به قبر مطهر دست نگذاريد و نزد قبر آن حضرت دعا نخوانيد و بر روي آن سقف و مسجدي نسازيد و براي آن نذر نكنيد. از پيامبر طلب شفاعت نكنيد. به پيامبر سوگند ياد نكنيد و آن حضرت را با لفظ سيّدنا توصيف ننماييد و الفاظي از قبيل بحق محمّد ، يا سيدنا، يا محمد بر زبان جاري نكنيد. سوگند به پيامبر و مخلوقات ديگر؛ شرك اكبر و موجب خلود در آتش مي باشد.(1)
اولين كسي كه عليه اين عقايد افراطي قيام كرد، شيخ سليمان، برادر محمد بن عبدالوهاب بود كه كتاب الصواعق الالهيّهْْ را بر رد برادرش كه همة مسلمانان را مرتد و كافر مي دانست، تأليف كرد و 52 حديث دربارة مسلمان بودن هر كس كه لاالا الاّ الله و محمد رسول الله بگويد آورد.(2)
وهابيان بر ظواهر قرآن جمود دارند، حتي مي گويند: خداوند در روز قيامت به صحراي محشر مي آيد، چون در قرآن فرموده است: و جاء ربّك و الملك صفاً صفاً.
يا مي گويند : شبهاي جمعه خدا به آسمان دنيا فرود مي آيد و مي گويد: هل من مستغفر.(3) از اين جهت تذكر اين نكته لازم است كه تنها شيعيان نبودند كه بر قبور بزرگانشان قبّه و بارگاه ساختند و به زيارت آنان رفتند، بلكه تمامي مسلمانان از جمله فرقه هاي اهل سنّت از قرون اوّليه براي قبور بزرگان خود، ساختمان هاي مجلّل بنا كردند و براي آن ها موقوفات قرار داده و به زيارت آن ها رفته اند كه هنوز اين كار ادامه دارد.
از قديم گنبدي سفيد و بلند بر روي قبر ابوحنيفه در بغداد ساخته اند و قبر احمد بن حنبل و شيخ عبدالقادر در بغداد و قبر شافعي در مصر و ده ها قبر مربوط به بزرگان اهل سنت كه زيارت گاه اهل سنّت است، داراي قبه و بارگاه است.
وهابيان با اهل بيت (ع) دشمني ندارند. مي گويند پيامبر(ص) كسايخود را روي علي و فاطمه و حسن و حسين(ع) انداخت و گفت: اللهم هولاء أهل بيتي فاذهي الرجس عنهم و طهّر هم تطهيراً.
ابن تيميه مي گويد: ما از كساني هستيم كه اهل بيت پيغمبر (ص) را دوست دارند و وصيت آن حضرت را در روز غدير خم محفوظ مي داريم كه فرمود: اهل بيت خود را به ياد شما مي آورم و آنان حقوقي دارند. يكي از آن ها حقّي است كه خداوند در خمس و غنيمت به ايشان داده و ديگر صلوات بر اهل بيت است و صدقه بر آنان حرام است. پس دوست داشتن اهل بيت و گرامي داشتن ايشان بر ما واجب است. همان طور كه خداوند فرمود: قل لا أسئلكم عليه أجراً إلاّ المودّهْْ في القربي.(4)
بنابراين آنان ناصبي نيستند.
از عواملي كه باعث شد ايرانيان با عقايد وهابيان آشنا شوند ، حملة آن ها به كربلا و نجف در 1216 قمري و ديگري ويران كردن قبور ائمة بقيع در 1344 قمري و سوم داستان ابوطالب يزدي در سال 1362 كه است كه او را در مكه گردن زدند. از اين قبيل موارد باعث شد ايرانيان با فجايع و عقايد انحرافي و افراطي وهابيان آشنا شدند.(5)
وهابيان رابطه اي با شيخ احمد احسايي نداشته اند، گرچه طائفة شيخيه روش اخباري گري را براي خود اصل مي دانستند و وهابيان شبيه به آنان بوده اند. شيخ احمد احسائي از عالمان بزرگ شيعي بوده كه در زمان او وهابيان به كربلا و نجف حمله كردند. او شاگردان بزرگي مانند سيد كاظم رشتي؛ شيخ محمد حسن نجفي( صاحب جواهر) و حاج محمد ابراهيم كلباسي داشت و استادهايش از قبيل وحيد بهبهاني، آقا سيد علي طباطبايي، شيخ موسي( فرزند شيخ جعفر كاشف الغطاء)بودند.(6)
$1. علي اصغر فقيهي، وهابيان، ص 135 به بعد، با تلخيص.$
$2. همان، ص 148.$
$3. همان ، ص 149.$
$4. همان، ص 177 به بعد.$
$5. همان، ص 211 به بعد.$
$6.دائرهْْ المعارف بزرگ اسلامي ، ج 6، ص 662، با تلخيص.$
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.